یک گام بزرگ به سمت مرد شدن
سلام گل پسری الان با بابایی رفتین کارواش، ماشالله پدر و پسر خوب با هم رفیق شدین فردا عید فطره و یه روز مهم برای تو هم هست تو داری یه قدم به مرد شدن نزدیک میشی و یه قدم از وابستگی به من دور . تغییر همیشه سخت و آزار دهنده است اما به نفع ماست و باید ایجاد بشه. هیچوقت ،هیچوقت فکر نمیکردم دلم نخواد تو رو از شیر بگیرم اوایل خیلی خسته میشدم و گاهی طاقت فرسا میشد اما بعد از مدتی زیباترین و آرامش بخش ترین لحظات هر دومون شد دلم گرفته خیلی دوستت دارم دیروز بابایی از شیر خوردنت فیلم گرفت برای یادگاری ،چقد ناز شده بودی و چه با نمک در حال شیرخوردن با من حرف میزدی و میخندیدی بی خبر از اینکه از روز عید دیگ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
16:54
پارسا و خونه سازی
پارسا تا حالازیاد به لگو علاقه نداشتی ولی الان یه هفته ای میشه که شدیدا علاقه مند شدی و با کمک من اشکال جالبی درست میکنی و بعد از بازی همه رو جمع میکنی آفرین پسر خوب ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
16:59
پارسا و اسب سواری
قربون خودت و اون مل ملت بشم عزیز دلم ،دیشب قبل از اینکه بخوابی بابایی بهت قول داد صبح که بیدار شدی ببردت پیش اسبا،امروز صبح من وسابلت رو گذاشتم تو کوله پشتیت که اسمش مل مله و تو دیگه مل مل رو ول نمیکردی حتی موقع لباس پوشیدن ولش نکردی خلاصه با بابایی عازم باشگاه سوارکاری شدین اینقد ذوق و شوقت زیاد بود که ازت عکس گرفتم فدات بشم مامانی ایشالله بهت خوش بگذره خدا به همراهت پسرم فقط مواظب باش زیادی جو گیر نشی مث اینا موفق باشی ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
11:46
مو قشنگ
این عکس رو امروز صبح ازت گرفتم .مو قشنگ مامان،تازگیا تا که تغییری تو لباس یا موهات داده میشه اصرار میکنی خودتو تو آینه ببینی و بعد کلی ذوق میکنی ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
15:58
هستی من ،همه تو
پارسا عشق هندوانه
عزیز دلم عاشق هندوانه است و بهش میگه اینانه نوش جان گلم ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
18:16
وقتیکه از خونه خسته میشی
وقتی تو خونه حوصله ات سر میره و حریف مامانی هم نمیشی که ببردت بیرون به باز بودن در هم راضی میشی و همونجا بازی میکنی البته گاهی شیطون میشی و از پله ها میری بالا که باید مواظبت باشم ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
18:06
جایی برای بازی
تازگیا یه جای جدید برای بازی پیدا کردی که خیلی دوسش داری ،کمد رخت خوابا ،با کمک من از رخت خوابها بالا میری و اونجا کلی با خودت سرگرم میشی منم تمام مدت باید کنارت باشم تا یه وقت نیفتی خلاصه حسابی با هم خوشیم ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
17:30
عکس
این خنده خجالتته ، اینجا چشم منودور دیدی و صندلی رو آوردی کنار میز توالت و داری بی سر و صدا میری بالا که من رسیدم... بقیه در ادامه مطلب ...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
17:29